شعر و آهنگسازی توسط عاروک آراد
حوالی چشمات
حوال دنیات
همه چی ارومه
بعد رفتنت تو دلم بارونه
من تو رو
واسه زندگی نمیخوام
زندگی رو بخاطر تو میخوام
بعد سردیه نگات
بد جوری بهم ریختم
با خاطرات خوبتم
چرا دا م اشک میریزم
از این میترم میونه
همین اشکا خودتم
بیفتی یهو از چشم
من به دلم چی بگم
شب روز زنگ میزنم
بردتر دیگه نفسم منم
همونی که واسه داشتن چشات
حتی قید خودمم زدم
یکی اومد جاتو بگیره
نه دیدم ریشت بد جایی گیره
اخی فهمیدم تازه
خاطراتت چه حجمی داره
بعد تو بارون اروم میباره
عاشقی دردسر داره
کاش به جای ادم به ادم
عاشق به معشوق میرسید
خندیدنت بودنت نگاهت صدایت
که ماله من بشه
انتظار واسم که چیزی نی
شکست واسه من معنیش
شکست خوردن نی
شکست یعنی تو هنو موفق نشدی
آهای. برگرد.
جاه خالیت میکنه درد
بعد سردیه نگات
بد جوری به هم ریختم
با خواطرات خوبتم
چرا دارم اشک میریزم
از این میترسم میونه
همین اشکا خودتم
بیفتی یهو از چشم
من به دلم چی بگم.